داریوشداریوش، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

کوچولوهای من داریوش و کوروش

خاطرات من وداریوش

امروز پسر گلم ١٤ماهه شد دیگه برای خودت مردی شدی کارهای جدید یاد گرفتی خیلی ناز ودوست داشتنی شدی همش برای مامان میخندی خودتو برام لوس میکنی اما اصلا دوست نداری کسی بغلت کنه حتی من وبابایی دوست داری خودت راه بری اینقدر توی خونه راه میری که من فکر میکنم الان پاهای کوچولوت درد میگیره برات اسباب بازی میارم که به بهونه اونا کمی بشینی و استراحت کنی اما اصلا فایده ای نداره تموم گلدونا ووسایل شکستنی رو جمع کردم که به خودت اسیبی نرسونی     ...
2 خرداد 1391

بهار

امسال بهار مثل هر سال رفتیم شهرستان پیش بابابزرگ ومامان بزرگ وقتی اومدیم سرماخورده بودی ومن نتونستم ببرمت واکسنتو بزنم بعداز یک هفته بردمت هم قد و وزنتو گرفتن هم واکسنتو زدن اصلا نمیدونستم واکسن یکسالگی اینقدر راحته نه تب داره نه درد اگرنه زودتر میبردمت وزنت ٨٠٠/٩ وقدت که ماشااله خیلی بلنده ٨١ بود دقیقا ١٣ ماهت که تموم شد شروع به راه رفتن کردی اولش خیلی زمین میخوردی اما الان دیگه راحت برای خودت راه میری ومن با دیدن راه رفتنت لذت میبرم الان ١٣ماهو٨ روز داری دوروز پیش با بابایی بردیمت ارایشگاه تا ماشین اصلاح رو دیدی خیلی ترسیدی هیچ جوری ساکت نمی شدی اینقدر گریه کردی که هر چی خورده بودی بالا اوردی بعد هم که اصلاح تموم شد یک قیافه ای گرفتی ...
2 خرداد 1391
1